در میان چالش‌های پیچیده صنعت نشر ایران، گاهی نام‌هایی به گوش می‌رسد که با ایده‌های تازه و نگاهی متفاوت سعی دارند تغییری ایجاد کنند که باید دید آینده این نگاه در بلندمدت به چه صورت خواهد بود. یکی از این نام‌ها «نشر نَم» است؛ نشری تازه‌تأسیس که توسط مهدی غروی اصفهانی، فردی با رؤیای دیرینه برای ساختن جهانی بهتر از طریق کتاب، بنیان‌گذاری شده است.

غروی سال‌های زیادی از زندگی خود را در آلمان به‌ویژه در شهر تاریخی هایدلبرگ، گذرانده است؛ اما نه برای نشر، بلکه برای زندگی و تجربه‌ای عمیق از فرهنگی که با کتاب و دانش عجین شده است. همان‌طور که خود او می‌گوید، زیستن در چنین فضایی، الهام‌بخش شکل‌گیری نگاهی عمیق‌تر و آرزویی قدیمی‌تر بود؛ تأسیس نشری که بتواند پلی میان فرهنگ و اندیشه باشد.

«نشر نم»، با رویکردی تازه بر ترجمه دقیق و باکیفیت آثار دوزبانه و احترام به اصالت متن تمرکز دارد. برای آشنایی بیشتر با ایده‌ها، فلسفه و برنامه‌های این نشر تازه‌تأسیس، گفت‌وگوی ما با مهدی غروی را در ادامه می‌توانید بخوانید:

– آقای غروی، شما در داستان زندگی‌تان که در رسانه‌های نشر «نم» منتشر کرده‌اید، از آرزوهای کودکی خود برای نویسندگی و تأسیس یک نشر سخن گفته‌اید. چه چیزی باعث شد این رؤیا را تا بزرگ‌سالی زنده نگه دارید؟

بله، تقریباً از همان کلاس دوم و سوم دبستان، یکی از آرزوهایی که در عالم خیال برای خودم تصور می‌کردم، سروکار داشتن با کتاب بود. البته در ابتدا بیشتر داشتن یک کتاب‌فروشی ذهن و افکارم را قلقلک می‌داد و تصور وجود کلی کتاب در مقابل من و ایجاد آن فضای سحرانگیز، شاید جرقه‌های اولیه و انگیزه ابتدایی برای ورود به دنیای بی‌پایان کتاب بود.

این آرزو با من بزرگ می‌شد؛ تا جایی که خاطرم هست، در دوران دبیرستان همراه مرحوم پدرم پیش دوستان او، همچون جلال هاشمی، صاحب نشر «روزبهان» و مرحوم علیرضا حیدری، صاحب و مدیر نشر «خوارزمی» می‌رفتم و شنونده گپ و گفت‌وگو و شاهد رفاقت شیرین این عزیزان بودم. این تجربیات، ایده و انگیزه‌ام را بیشتر و بیشتر تقویت می‌کرد.

– تجربه زندگی در آلمان و برخورد با نشرهای معتبر مانند اشپرینگر چه تأثیری بر نگاه شما به صنعت نشر گذاشت و چقدر نگاه شما را به نقش نشر در جامعه تغییر داد؟ آیا الگویی خاص از آن دوران برای نشر خود برگزیدید؟

در پاسخ به این سؤال، حرف برای گفتن بسیار هست؛ اما ببینید، همان‌طور که مطلع هستید، شهر هایدلبرگ محل اقامت من در آلمان بود. هایدلبرگ به‌دلیل موقعیت زیبای طبیعی، جغرافیایی، اقتصادی و مهم‌تر از همه، جایگاه علمی که داشت، خاستگاه بسیاری از نحله‌ها و جریان‌های فکری شده بود. جالب است بدانید که در این شهر، تمام اماکن مهم حفظ و حراست شده بود: مثلاً محل زندگی هانا آرنت یا محل زندگی گئورگ ویلهلم فریدریش هگل و بسیاری دیگر.

این امر برای هر انسانی بسیار انگیزه‌بخش و جالب بود. همچنین کتاب‌فروشی و ناشری که اگر اشتباه نکنم، بیش از ۳۵۰ سال قدمت داشت. در نزدیکی آنجا انتشارات بزرگ و مشهور جان وایلی که در حوزه کتب فنی فعالیت می‌کرد شعبه داشت و شاید مهم‌تر از همه این‌ها حضور کارخانه ماشین‌های چاپ هایدلبرگ بود. تمامی این عوامل به من انگیزه می‌داد و چراغ ایده ورود به دنیای بزرگ نشر را در ذهن من تا بزرگ‌سالی روشن نگه می‌داشت تا روزی آرزوی کودکی‌ام را به واقعیت برسانم. الگویی که در ذهنم داشتم و هنوز هم دارم، قطعاً الهام‌گرفتن از نوع نگاه و تنوع دیدگاه اشپرینگر و نشرهای وابسته به آن بوده و هست.

– به نظر می‌رسد اسم «نَم» با مفاهیم زیبایی مانند طراوت و امید گره خورده است. آیا انتخاب این نام نمادین بود یا قصد داشتید مخاطب را به‌نوعی درگیر فلسفه عمیق‌تری کنید؟

ممنون از سؤال خوب شما. به قول جناب سعدی: «فتاد اندر تن خاکی ز ابر بخششت قطره، مدد فرما به فضل خویش تا این قطره یَم گردد.» همان‌طور که شما به زیبایی به تصویر کشیدید و اشاره کردید که در «نم»، طراوت وجود دارد و امید نیز هست؛ باید عرض کنم که این هر دو معنی برای ما نیز وجود دارد. اگر بخواهم پاسخی کوتاه بدهم، به نظر من «نم» و «یَم» باهم هستند و این برای من معنایی عمیق‌تر و فلسفی‌تر به همراه دارد که در آن جهان‌بینی بسیار زیبایی پنهان شده است. همچنین «نَم» هم ساده است و در عین سادگی آن، جهانی از تصورات و خیال‌آفرینی برای شنونده فارسی‌زبان به همراه دارد. گفت‌وگو با همسرم نیز بسیار به من در رسیدن به این نام کمک کرد.

– چشم‌انداز نشر «نم» به‌عنوان یک نشر تازه‌تأسیس چیست؟ به نظر شما چه چیزی نشر شما را در میان دیگر ناشران متمایز می‌کند؟

این سؤال دشواری است. تفاوت نشر «نم» با سایرین در «نم» بودنش است. ما می‌خواهیم طراوتی در این بی‌کرانه ایجاد کنیم و قطعاً هرچه بیشتر باهم باشیم، قوی‌تر و عمیق‌تر خواهیم بود؛ اما فارغ از تفاوت‌های سانتیمانتالیستی که عرض کردم، ما اکنون در این نقطه از زمان ایستاده‌ایم و احساس می‌کنم به‌عنوان نَمی و قطره‌ای کوچک، باید جور دیگری به موضوعات، کیفیت، کمیت و برقراری ارتباط با مخاطب نگاه کنیم و سعی کنیم به کلیشه‌های مرسوم گرفتار نشویم.

– در انتخاب آثار برای ترجمه یا تألیف آیا ارزش‌های صرفاً فرهنگی برایتان مهم است یا اهداف اقتصادی نیز در آن دخیل است؟

این سؤال بسیار مهمی است که به نظر من جزو الزامات استراتژی‌های هر نشر به شمار می‌آید و می‌تواند وابسته به سیاست‌گذاری‌های هر نشری متفاوت باشد. در برهه‌ای که ما هستیم، کاملاً گزاف و بیهوده و خلاف واقعیت خواهد بود اگر بگویم که به جنبه اقتصادی فکر نمی‌کنم. ما یک نشر کاملاً مستقل هستیم و تلاطمات اقتصادی بیش از دیگران ما را درگیر ناملایمات می‌کند؛ اما همه تلاش و سعی خود را به کار بسته‌ایم تا سنگ نشانه و هدف را گم نکنیم.

– به گفته خودتان، شما به ترجمه بی‌واسطه آثار از زبان آلمانی تأکید دارید. آیا نشر «نم» برنامه‌ای دارد که خود را به‌عنوان مرجع ادبیات آلمانی در ایران معرفی کند؟

به دلیل سال‌های متمادی زندگی‌ام که در آلمان گذشت، باید عرض کنم از ابتدای امر دو زبان برای من در اولویت قرار داشت که یکی از آن‌ها آلمانی بود و همچنان نیز هست. به این دلیل که ترجمه‌های متون آلمانی یا فاقد حداقل استانداردهای زبان‌شناسی آلمانی هستند یا مملو از خطاهایی‌اند که ناشی از نداشتن فهم صحیح آن زبان است. ما سعی کرده‌ایم در مسیر ترجمه صحیح این آثار، قدم‌های ارزشمندی برداریم. به‌طور مثال، در مورد کتاب «ویلی برف جمع کن»، این کتاب سرشار از واژگانی بود که اصلاً در زبان فارسی وجود نداشتند یا استفاده نمی‌شدند. همچنین در کتاب «صندوقچه‌ی کلمه» که کتابی مسحورکننده است، برخی واژگان به کار رفته بودند که واقعاً معادل‌سازی آن‌ها بسیار دشوار یا حتی غیرممکن بود.

جا دارد در همین جا از خانم لشکریان و همچنین خانم هدایت تشکر ویژه‌ای داشته باشم؛ چراکه این عزیزان با دنیایی از تجربه در تدریس و مطالعه به جمع ما اضافه شدند و حقیقتاً ترجمه شایان توجه و تقدیری ارائه کردند. واقعاً شخصاً بسیار افسوس می‌خورم که بسیاری از ترجمه‌های موجود در بازار نشر ایران از زبان اصلی نیستند و شما قطعاً می‌دانید که چه بسیار معانی که در انتقال این‌ها و در ترجمه دچار اشتباه و در متون فلسفی دچار استحاله کلامی می‌شوند.

– نسبت تألیف و ترجمه در آثار نشر «نم» را چگونه می‌خواهید پیش ببرید؟ توجه نشر «نم» به تألیف چگونه خواهد بود؟

در موردش فکر شده و این بیشتر وابسته به تصمیم‌گیری‌های شورای سیاست‌گذاری نشر «نم» خواهد بود که من نیز عضوی از آن هستم و یک رأی دارم؛ اما قطعاً شخصاً از طرفداران این هستم که بیشتر به حوزه تألیف بپردازیم.

– شعر کودک و نوجوان چه جایگاهی در نشر «نم» خواهد داشت؟

این سؤال بسیار خوبی است و فکر می‌کنم هم من و هم گروه «نم» باید جدی‌تر به آن فکر کنیم؛ اما قطعاً حیطه‌ای است که ما در این زمینه نیاز به پژوهش بیشتری داریم و باید با احتیاط بیشتری گام برداریم.

– صنعت نشر در ایران با مشکلاتی مانند کپی‌رایت، قیمت‌گذاری و کاهش سرانه مطالعه مواجه است. در دوران دشوار صنعت نشر ایران، شما چه رویکرد یا استراتژی متفاوتی برای حفظ کیفیت و جذابیت کتاب‌هایتان اتخاذ کرده‌اید؟

از ابتدا بنا را بر این گذاشتیم که کتابی را بدون خرید کپی‌رایت و کسب اجازه قانونی راهی بازار نشر کشورمان نکنیم. درست است که واقعاً کپی‌رایت فرصتی بسیار خوب برای ایجاد تعامل و تبادل فرهنگی است؛ اما از یک سو وضعیت ارز در کشور ما بسیار چالش‌برانگیز شده است. این فشار مالی برای امثال ما که کاملاً مستقل هستیم، بسیار پرخطر و گاهی زیان‌آور است و متأسفانه این موضوع در داخل کشور گاهی نه‌تنها مزیت، بلکه معضل به حساب می‌آید. اما واقعاً احساس عمیق ما و عشق فراوان ما در نشر «نم» به یک هدف متعالی است و همین موضوع ما را امیدوار به ادامه‌دادن این راه پُرفرازونشیب می‌کند.

قطعاً یکی از مزیت‌های عناوین منتشرشده در نشر «نم» دوزبانه‌بودن آن‌هاست. این اتفاق برای ما فرصت‌ها و چالش‌های جدیدی فراهم کرده است. اینکه در نهایت چه استراتژی‌ای باید اتخاذ شود، به نظر من بعضی از آن‌ها وابسته به عوامل بازار جهانی است و برخی دیگر داخلی است. از نگاه من، در اینجا استراتژی بازاریابی مهم خواهد بود و پیشرو بودن خود، به‌طور ناخودآگاه ایجاد بازار خواهد کرد.

– همان‌طور که در رسانه‌های نشر «نم» اعلام کردید، «احترام به پدیدآورندگان» از اهداف شماست. در عمل چگونه این احترام را در فرآیند تولید و انتشار کتاب پیاده می‌کنید؟

پدیدآورندگان برای ما اهمیت ویژه‌ای دارند؛ زیرا همه ما اعضای یک خانواده هستیم. برای آنکه این خانواده استوار بماند، باید به بنیان‌های آن توجه کنیم. نشر «نم» به لطف خدا تا به اینجا موفق عمل کرده است.

– آیا فضای فعلی نشر در ایران را برای تعاملات بین‌المللی مساعد می‌بینید؟

فضای بین‌المللی، چه در داخل و چه در خارج، فضایی برای تعامل است. شاید برای رسیدن به یک تعامل مؤثر در داخل، باید گام‌های استوارتری برداریم و این نیازمند یک خواست جمعی و فرهنگ‌سازی بنیادین است. در حوزه خارجی نیز تعامل دارای مصائب و آفات خود است؛ اما انصافاً هموارتر بوده است.

– از تأسیس نشر «نم» تا امروز، چه ایده‌های خلاقانه‌ای را در انتخاب و انتشار آثار اجرا کرده‌اید؟

باید ببینیم هر کس خلاقیت را چگونه برای خودش معنا می‌کند. ما سعی کرده‌ایم اولاً نگاهی متفاوت و نو داشته باشیم و تلاش کرده‌ایم اولین‌ها را با تمام مشقت‌ها رقم بزنیم؛ به‌ویژه در تولید کتب دوزبانه، گروه نشر «نم» تلاش خود را با تمام محدودیت‌ها به‌صورت خلاقانه معطوف به رسیدن به اهداف و حتی فراتر از آن کرده است.

– در دنیای امروز که کتاب‌های صوتی و دیجیتال در حال رشد هستند، چه برنامه‌هایی برای ورود به حوزه‌های نوین نشر، مانند کتاب‌های صوتی یا دیجیتال، در نظر دارید؟

دقیقاً این‌جاست که می‌توان به‌طور خلاقانه وارد شد و واقعاً ایده‌های بسیاری وجود دارد که در این عصر دیجیتال می‌توانیم به مرحله اجرا درآوریم. ترجیح می‌دهم اکنون سکوت کنم و در آینده مخاطبان‌مان را بیشتر شگفت‌زده کنیم.

– شما در جایی اشاره کردید که نشر «نم» باید جایی برای گفت‌وگوی اندیشه‌ها باشد. آیا برنامه مشخصی برای برگزاری نشست‌ها، کارگاه‌ها یا تعاملات با نویسندگان و مترجمان دارید؟

بله، قطعاً. ما سعی کرده‌ایم با برگزاری نشست‌های آنلاین، در چهارچوب استراتژی‌ها و اقدامات صورت‌گرفته، همگونی و هماهنگی ایجاد کنیم. یکی از این نشست‌های آنلاین ما با حضور خانم محدث، پسادکترا در حوزه مغز و چندزبانگی، به‌جد ظرفیت برگزاری کنفرانس علمی را داشت. پیشنهاد می‌کنم با توجه به ذخیره‌شدن این گفت‌وگو در صفحه نشر «نم»، مخاطبان این حوزه، این گفت‌وگوی فوق‌العاده را از دست ندهند. همچنین در آینده نزدیک ان‌شاءالله شگفتانه‌ای خواهیم داشت که در هفته آینده رخ خواهد داد.

– اگر بخواهید یک کتاب نمادین که نمایانگر فلسفه و هویت نشر «نم» باشد منتشر کنید، آن کتاب چگونه خواهد بود؟

سؤال سختی است و پاسخ به آن سخت‌تر. به نظرم باید بگوییم چه کتاب‌هایی را باید چاپ کنیم؟ قبلاً درباره «نم» و فلسفه آن صحبت کرده‌ام؛ فلسفه‌ای که در آن طراوت، حیات و زایش وجود دارد. باید عرض کنم از ابتدا تا کنون سعی کرده‌ایم این فلسفه در انتخاب آثار ما جاری باشد و ان‌شاءالله در آینده این موضوع پررنگ‌تر خواهد بود.

– ناگفته‌ای باقی مانده است؟

از شما و دوستان خبرگزاری ایبنا کمال تشکر و قدردانی را دارم. مایلم از این فرصت استفاده کنم و از زحمات تک‌تک اعضای خانواده «نم» تشکر و قدردانی کنم و همچنین از همه کسانی که به ما در رسیدن به این اهداف کمک کردند و با انتقال صادقانه تجربیات خود، به حفظ روحیه و انگیزه ما در ادامه این مسیر یاری رساندند، از اعماق وجودم تشکر کنم.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *